به گزارش خبرگزاری گزارش خبر، در روزهای میانی تابستان۱۴۰۴، بازار دام زنده ایران در شرایطی قرار گرفته که از یک سو نشانههایی از ثبات نسبی قیمتها به چشم میخورد و از سوی دیگر فشارهای اقتصادی، اقلیمی و هزینههای فزاینده تولید، آینده این بخش را با ابهام همراه کرده است. نرخهای اعلامی در بازارهای دام سبک و سنگین مختلف کشور به ظاهر بدون نوسانات زیاد به نظر میرسند، اما در پس این اعداد، واقعیتی نهفته است که بیانگر کاهش قدرت خرید خانوارها، زیان دامداران و افزایش نقش واسطهها در تعیین قیمتهاست. آنچه امروز در بازار مشاهده میشود، صرفاً یک وضعیت کوتاهمدت است و بدون تحلیل دقیق متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و اقلیمی، نمیتوان تصویری روشن از فردای دامداری ایران به دست آورد.
متغیرهای اثرگذار بر بازار دام زنده
بازار دام زنده در ایران و به تبع آن وضعیت صنعت دامداری و دامپروری، تنها بازتابی از عرضه و تقاضای روزانه نیست، بلکه محصولی از برهمکنش پیچیده میان اقتصاد کلان، سیاستهای حمایتی، شرایط اقلیمی و حتی تحولات اجتماعی است. برای فهم بهتر مسیر امروز و فردای این بازار، باید این متغیرها را کنار هم دید، زیرا هرکدام نقشی تعیینکننده در شکلگیری قیمت، رفتار دامداران و توان مصرفکنندگان ایفا میکنند.
۱. فشارهای اقتصادی
تورم عمومی که طی سالهای اخیر مرزهای بیسابقهای را تجربه کرده، بیشترین اثر را بر هزینههای تولید گذاشته است. خوراک دام – از جو و ذرت گرفته تا کنجاله سویا – افزایش قیمت مداوم داشته و واردات آن به دلیل نوسانات ارزی با دشواری مواجه است. از سوی دیگر، هزینه انرژی، حملونقل و خدمات دامپزشکی هم رشد قابل توجهی یافته است. در چنین شرایطی، قیمت فروش دام زنده حتی اگر بهظاهر افزایشی باشد، قدرت پوشش هزینههای واقعی دامدار را چندان ندارد.
۲. متغیرهای اقلیمی و زیستمحیطی
خشکسالیهای متوالی در مناطق مختلف کشور، بهویژه در استانهای غربی و شرقی، ظرفیت مراتع را کاهش داده و هزینه تهیه علوفه دستی را بالا برده است. دامداران سنتی که پیشتر بخشی از خوراک دام را از چراگاهها تأمین میکردند، امروز ناچارند بخش بیشتری را خریداری کنند. این تغییر نهتنها فشار مالی را تشدید میکند، بلکه باعث افزایش فروش اضطراری دام، از جمله دامهای مولد میشود. پدیدهای که به معنای تهدید نسل آینده گلههاست.
۳. سیاستها و ساختار حکمرانی
سیاستهای حمایتی دولت طی یک دهه اخیر نتوانسته با سرعت و کیفیت لازم پاسخگوی نیاز دامداران باشد. تخصیص نهادههای یارانهای با تأخیر، کمبود شفافیت در شبکه توزیع، و حضور گسترده واسطهها عملاً مزایای احتمالی این سیاستها را خنثی کرده است. نتیجه آنکه بخش عمدهای از سود حاصل از نوسانات قیمت نه به تولیدکننده، بلکه به شبکههای واسطهای رسیده است.
۴. ابعاد اجتماعی و فرهنگی
مصرف گوشت قرمز در سبد خانوار ایرانی بهطور محسوس کاهش یافته است. این تغییر الگوی مصرف، تقاضای پایدار برای دام زنده را کاهش داده و چرخه سرمایهگذاری دامدار را تهدید میکند.
در کل بازار دام زنده ایران در میانه تابستان ۱۴۰۴، در واقع بر روی سه محور متزلزل میچرخد: تورم و هزینههای تولید، کاهش ظرفیت طبیعی و اقلیمی، و سیاستهای ناکارآمد حمایتی. این سه عامل اگر اصلاح نشوند، نهتنها فشار فعلی را بر دامدار و مصرفکننده افزایش خواهند داد، بلکه به بحرانی در سطح امنیت غذایی کشور دامن میزنند.
فروش دامهای مولد و پیامدهای استراتژیک آن
یکی از جدیترین هشدارهایی که در حال حاضر در بازار دام ایران به چشم میخورد، روند فزاینده فروش و کشتار دامهای مولد به مانند چند سال پیش است. هنگامی که قیمت فروش دام زنده، هزینه واقعی پرورش را پوشش نمیدهد، بسیاری از دامداران سبک و سنگین ناچار میشوند برای جلوگیری از زیان بیشتر، حتی بخشی از داراییهای اصلی خود یعنی میشها و بزهای مولد را روانه کشتارگاهها کنند.
دلایل گرایش دامداران به فروش مولدها
- افزایش شدید هزینه خوراک: نهادههای دامی یارانهای با تأخیر یا کمبود توزیع میشوند و قیمت آزاد آنها سرسامآور است.
- عدم تناسب قیمت خرید و هزینه تولید: در حالی که میانگین قیمت گوسفند زنده در استانهای مختلف بالای 300 هزار تومان گزارش میشود، دامدار هزینهای نزدیک به همین رقم یا حتی بیشتر برای تولید هر کیلوگرم گوشت پرداخت میکند.
- کمبود نقدینگی و بدهیهای انباشته: بخش بزرگی از دامداران خرد برای پرداخت بدهی یا هزینههای جاری (مانند آب، برق و درمان) مجبور به فروش سریع میشوند.
- ریسکهای اقلیمی: خشکسالی و کمبود مرتع باعث شده نگهداری دام مولد بهویژه در مناطق خشک به معضلی غیرقابل مدیریت تبدیل شود.
پیامدهای میانمدت و بلندمدت
کاهش دامهای مولد تنها یک رویداد مقطعی نیست؛ بلکه آثار آن در آینده زنجیره تولید آشکار میشود:
- افت نرخ زایش: هر میش مولد حذفشده به معنای از دست رفتن چندین بره در سالهای آینده است.
- کاهش تولید شیر و فرآوردههای لبنی محلی: بهویژه در روستاها که شیر میش بخشی از امنیت غذایی خانوار است.
- تضعیف ذخیره ژنتیکی بومی: حذف مولدها خطر نابودی تدریجی نژادهای ارزشمند ایرانی را افزایش میدهد.
- بحران امنیت غذایی: در صورت تداوم، کشور با کمبود گوشت قرمز و افزایش وابستگی به واردات مواجه خواهد شد.
شکاف میان تولیدکننده و مصرفکننده در بازار دام زنده
بازار دام زنده در ایران تنها عرصه مبادله میان عرضه و تقاضا نیست؛ بلکه صحنهای است که در آن تولیدکننده و مصرفکننده هر دو زیر فشار قرار دارند. از یک طرف دامدار با هزینههای سرسامآور خوراک، درمان و نگهداری روبهروست و از طرف دیگر خانواده ایرانی با قدرت خریدی روبهکاهش مواجه است. این دو سر زنجیره اگرچه ظاهراً در دو سوی متفاوت ایستادهاند، اما هر دو بازنده شرایط موجود هستند.
فشار بر دامداران
- خرید نهاده دامی از بازار آزاد عملاً سود تولید را از بین میبرد.
- بسیاری برای تأمین نقدینگی مجبور به فروش مولدها میشوند.
- ادامه این روند، آینده تولید گوشت قرمز و امنیت غذایی را تهدید میکند.
فشار بر مصرفکنندگان
- گوشت قرمز به تدریج از سبد غذایی بخش زیادی از خانوادهها حذف میشود.
- جایگزینی پروتئینهای ارزانتر مانند مرغ و تخممرغ نشانهای از تغییر اجباری الگوی مصرف است.
- شکاف میان قیمت واقعی تولید و قیمت بازار باعث کاهش اعتماد عمومی به نظام توزیع شده است.
پیامد مشترک
این شکاف عمیق میان تولیدکننده و مصرفکننده، چرخه بازار دام زنده را شکننده کرده است. اگر راهکاری برای کاهش هزینههای تولید، شفافیت در قیمتگذاری و مهار دلالی اندیشیده نشود، هر دو طرف این زنجیره بیش از پیش زیان خواهند دید.
لزوم شفافیت قیمت دام زنده برای جلوگیری از دلالی با استفاده از منابع آنلاین
یکی از ضعفهای ساختاری بازار دام زنده در ایران، نبود یک نظام شفاف و منسجم برای اعلام قیمتهاست. دامدار و مصرفکننده هر دو با این مشکل روبهرو هستند که قیمت واقعی در نقاط مختلف کشور یا حتی در یک شهر، متفاوت و بعضاً متناقض اعلام میشود. در سالهای اخیر، برخی پایگاههای تخصصی تلاش کردهاند این خلأ اطلاعاتی را پوشش دهند و با ارائه گزارشهای روزانه، امکان تحلیل دقیقتر را برای فعالان بازار فراهم کنند.
بهعنوان نمونه، در وبسایت بازار گوسفند قیمت روز گوسفند زنده در تهران و دیگر مناطق کشور بهطور منظم منتشر میشود. این دادهها به دامداران کمک میکند تا بر اساس واقعیتهای بازار تصمیمگیری کنند و به مصرفکنندگان نیز امکان مقایسه منطقی قیمتها را میدهد. چنین شفافیتی اگرچه بهتنهایی مشکلات بنیادین بازار را حل نمیکند، اما میتواند گامی مؤثر در کاهش نفوذ واسطهها و ایجاد تعادل نسبی میان تولیدکننده و خریدار باشد.
راهکارهای عملی برای کاهش فشار بر دامداران در این شرایط
- تامین بهموقع نهادههای دامی و حذف واسطهها در شبکه توزیع برای کاهش هزینه خوراک.
- اعطای تسهیلات کمبهره و سرمایه در گردش به دامداران خرد برای جلوگیری از فروش دامهای مولد.
- خرید تضمینی دام پرواری توسط دولت یا تعاونیها در بازههای بحرانی برای تثبیت بازار.
- توسعه بیمه دام و پوشش خسارتهای خشکسالی و بیماری بهعنوان پشتوانه امنیتی دامداران.
- شفافسازی روزانه قیمتها در منابع آنلاین معتبر تا امکان رصد بازار برای دامدار و مصرفکننده فراهم باشد.
سناریوهای آینده بازار دام زنده ایران در یک سال پیشرو
بازار دام زنده ایران در آستانه پاییز ۱۴۰۴ در موقعیتی قرار گرفته که مسیر آینده آن به چند متغیر کلیدی وابسته است: نرخ تورم عمومی، وضعیت بارندگی و مراتع، سیاستهای حمایتی دولت، و تقاضای مصرفکنندگان. بر اساس این عوامل، میتوان سه سناریوی محتمل برای یک سال آینده ترسیم کرد:
پیامد برای مصرف کننده |
پیامد برای دامدار |
ویژگیها |
سناریو |
رشد قیمت محدود، امکان دسترسی نسبی به گوشت قرمز |
کاهش فشار هزینهها، امکان حفظ بخشی از دام مولد |
تورم در محدوده کنترلشده، تأمین بخشی از نهادهها با حمایت دولتی، بارش متوسط در زمستان |
سناریوی اول: تثبیت نسبی |
جهش قیمت گوشت، کاهش بیشتر قدرت خرید خانوارها |
افزایش فروش دامهای مولد، کاهش نرخ زایش، زیان بیشتر دامدار |
تورم بالای 40٪، خشکسالی شدید، ادامه کمبود نهادهها و تداوم واسطهگری |
سناریوی دوم: فشار مضاعف |
کنترل نسبی قیمت، افزایش اعتماد مصرفکننده به بازار |
بازگشت انگیزه به دامدار، حفظ سرمایه مولد، افزایش بهرهوری |
ورود سیاستهای حمایتی شفاف (اعتبار خوراک، خرید تضمینی)، بهبود نسبی شرایط اقلیمی |
سناریوی سوم: اصلاح تدریجی |
جمعبندی
برآیند این سناریوها نشان میدهد که آینده بازار دام زنده ایران در سال پیشرو نه قطعی، بلکه وابسته به سیاستها و شرایط اقلیمی است. اگر حمایت هدفمند و شفافیت در قیمتگذاری برقرار شود، سناریوی اصلاح تدریجی قابل تحقق است. در غیر این صورت، احتمال حرکت بازار به سمت فشار مضاعف و کاهش ظرفیت تولید بیشتر خواهد بود.